Содержание
- 2. خلفای راشدین ابوبکر نظام خلافت با انتخاب ابوبکر بن ابیقحافه به جانشینی پیامبر پایهریزی شد؛ هرچند
- 3. ابوبکر اولین خلیفه از خلفای راشدین است که نحوه انتخاب او بعدها، مبنای نظریه «اهل حلّ
- 4. در واقع، برخلاف موضعگیریهای اولیه ابوبکر، که خود را در ردیف سایر مسلمانان بر شمرده و
- 5. اقدامات أبو بکر ابوبکر به محض این که حکومت را در دست گرفت با همفکری عمر
- 6. 4. برای تضعیف توان مالی حضرت علی (علیهالسلام)، ابوبکر با همفکری عمر، فدک را از فاطمه
- 7. عمر ابوبکر اندکی پیش از وفاتش (سال ۱۳)، عمر بن خطاب را به جانشینی خود منصوب
- 8. درواقع، وی در مقام خلیفه، حدود اختیاراتش را همسان با اختیارات پیامبر میدانست. این نگرش گاه
- 9. و عملکرد متفاوتش در انتخاب جانشین، بر وجود چنین نگرانیهایی صحه میگذارد. بااینحال، این نگرانیها عمدتآ
- 10. عمر تعیین جانشین خود را به شورایی شش نفره از صحابه پیامبر واگذار کرد. ظاهرآ تشکیل
- 11. اقدامات عمر دوران خلافت عمر، پر از حوادث و اتفاقات گوناگون است که به برخی از
- 12. 3. نوع انتخاب و برخورد خلیفه دوم با حکمرانانی که به مناطق مختلف فرستاده میشدند، از
- 13. عثمان عثمان بن عفان در سال ۲۳ به عنوان سومین خلیفه بر مسند قدرت نشست. شرط
- 14. . چنین شیوهای اگرچه عمدتآ چند سال پایانی خلافت عثمان را شامل میشد، اما نشانههای آن
- 15. اینکه این دیدگاه و پیامدهای آن در همان هنگام اعتراضات شدیدی را در میان مسلمانان و
- 16. این درخواست اگرچه تا آن زمان بیسابقه بود اما نشان میداد به زعم مسلمانان آن روزگار،
- 17. حضرت علي قتل خلیفه سوم در پی شورشی عمومی روی داد و جناحبندی عمیق ایجاد شده
- 18. علی برخلاف تمایلش، در آن اوضاع، که مشاورتش را بیش از ریاستش مناسب میدید، براثر اصرار
- 19. خلافت در روزگار علی نه فقط به دلیل بحرانهای متعدد سیاسی که از همان آغاز گریبانگیر
- 20. اهتمام فراوان به آگاهیبخشی چه در عرصه عمومی و چه در مواجهه با متخاصمان، حتی کسانی
- 21. به این سبب، او تعلیم دین را یکی از وظایف اصلی حاکم قلمداد میکرد و بر
- 22. شهادت علی در سال ۴۰ اوضاع بحرانی خلافت را که علاوه بر معضِلات سیاسی، به لحاظ
- 23. اشاره به مُلوکیت، علاوه بر جهتگیری خلافت طی سالیان به سوی آن، به این سبب بود
- 24. دستگاه فرمانروایی معاویة بن ابیسفیان در شام با دستگاه خلافت پهلو میزد. این همعرضی تا زمان
- 25. امام حسن امام حسن آخرین خلیفه از اولین دوره خلافت اسلامی و از سلسله خلفایی بود
- 26. با این همه، محور این شاخص مشی حکومتی آنان بود که تدوین بخشی از مهمترین احکام
- 27. منابع کتاب: (دیوان الامام علی). چاپ دار مکتبة الهلال، بیروت، لبنان، چاپ سوم،: سال انتشار ۲۰۰۳میلادی
- 29. Скачать презентацию
خلفای راشدین
ابوبکر
نظام خلافت با انتخاب ابوبکر بن ابیقحافه به جانشینی پیامبر پایهریزی شد؛
خلفای راشدین
ابوبکر
نظام خلافت با انتخاب ابوبکر بن ابیقحافه به جانشینی پیامبر پایهریزی شد؛
که به معنای امر ناگهانی و بیمقدمه است و از غیرمنتظرهبودن آن نزد مسلمانان آن روز خبر میدهد.
این امر که مخالفتهای متعددی را بهویژه در میان جمعی از صحابیان، بنیهاشم و بهویژه اهلبیت پیامبر برانگیخت، اخذ بیعت برای خلیفه را دشوار ساخت. با این حال، تکمیل روند بیعت (که بعدها بخش جداییناپذیر خلافت شد) امری ضروری و غیرقابل چشمپوشی بود، زیرا مشروعیت حکومت به لحاظ پذیرش عمومی، جز از این راه به اثبات نمیرسید و از اینرو، گرچه شدت مخالفتها حتی یکبار خلیفه اول را تا سرحد انصراف پیش برد ولی سرانجام با به کارگیری شیوههای مختلف مهمترین مخالفانش را خاموش ساخت.
و در پی آن خلیفه رسولاللّه خوانده شد.
ابوبکر اولین خلیفه از خلفای راشدین است که نحوه انتخاب او
ابوبکر اولین خلیفه از خلفای راشدین است که نحوه انتخاب او
نه فقط تأکید وی بر اصطلاح مذکور، بلکه عملکردش در دوران دو ساله خلافت، از مفهوم مُوسّع خلافت در اندیشه او به عنوان جانشینی پیامبر در امر دین و دنیا خبر میدهد. در واقع، بهجز تفاوت در منشأ قدرت، سایر اختیارات پیامبر در همه ابعاد به خلیفه انتقال یافت.
نقطه او جاین نگرش فتوای او مبنی بر مرتد خواندن مسلمانانی بود که از دادن زکات به وی خودداری کرده بودند. او در برخورد با آنان چنان سرسختی نشان داد که اعتراض مسلمانان را برانگیخت
در واقع، برخلاف موضعگیریهای اولیه ابوبکر، که خود را در ردیف
در واقع، برخلاف موضعگیریهای اولیه ابوبکر، که خود را در ردیف
نحوه تعاملش با مسئله خلافت حاکی از رویکردی اقتدارطلبانه بود؛ اقتداری که نه فقط حوزه اختیارات وسیع خلیفه را شامل میشد، بلکه با حفظ اقتدار قریش که ابوبکر از آنان بود، رابطهای تنگاتنگ داشت، تا جایی که نهتنها از تصریح به آن بیمی نداشت، بلکه در عمل نیز گاهی تا حد خودداری از مجازات برخی مجرمان نامور
پیش میرفت
اقدامات أبو بکر
ابوبکر به محض این که حکومت را در دست
اقدامات أبو بکر
ابوبکر به محض این که حکومت را در دست
1. حکومت اعلام کرد که هر گونه مخالفت با ابوبکر حرام است و ممکن است باعث فتنه و آشوب شود.(حکیم، ص 185)
2. برای سرکوبی مخالفان، حکومت به خشونت و زور متوسل شد و یاران او برای خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) هیچگونه حرمتی قائل نشدند به گونهای که عمر اعلام کرد که خانه حضرت علی (علیهالسلام) را، حتی با وجود فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در آن، به آتش خواهد کشید.(همو، ص 186)
با این که حضرت علی (علیهالسلام) از گردهمایی در سقیفه خبردار شد، ولی حاضر نبود مراسم خاک سپاری پیامبر را رها کند و برای احقاق حق خود به سقیفه برود. بیشتر قریشیان از نتیجه گردهمایی سقیفه بسیار خوشحال شدند؛ زیرا آنان مایل نبودند خلافت به خاندان بنی هاشم برسد و از به خلافت رسیدن ابوبکر، امیدوار شدند که خاندان بنی امیه در آینده به منصب های بزرگ دست یابند
3. ابوبکر و عمر هیچ کدام از بنی هاشم را در امور حکومتی دخالت ندادند و حتی یک فرمانده یا حاکم از بنی هاشم انتخاب نکردند.(همان جا)
4. برای تضعیف توان مالی حضرت علی (علیهالسلام)، ابوبکر با همفکری
4. برای تضعیف توان مالی حضرت علی (علیهالسلام)، ابوبکر با همفکری
جمعی از بزرگان و صحابه نزدیک پیامبر (صلی الله علیه و آله) به برگزیده شدن ابوبکر در سقیفه اعتراض کردند از جمله خزیمة بن ثابت، عمار یاسر، سهل بن حنیف، ابو هیثم بن تیهان، ابوذر، ابو ایوب انصاری، عتبة بن ابی لهب، نعمان بن عجلان، و سلمان فارسی.
عمر برای این که پایههای خلافت ابوبکر را مستحکم سازد و خلافت خود را در آینده تضمین کند، به ابوبکر گفت که باید از علی (علیهالسلام) بیعت بگیرد؛ زیرا خودداری او از بیعت و اعتراض عدهای از صحابه جلیل القدر به ماجرای سقیفه برای حکومت خطری جدی به حساب میآید.
عمر
ابوبکر اندکی پیش از وفاتش (سال ۱۳)، عمر بن خطاب را به جانشینی
عمر
ابوبکر اندکی پیش از وفاتش (سال ۱۳)، عمر بن خطاب را به جانشینی
گفته شده است که وی علت اقدام خود را جلوگیری از بروز فتنه عنوان کرد.
اینکه مقصود از این فتنه چه بوده البته نکتهای قابلتأمل است، اما تا آنجا که به ساختار نظام خلافت مربوط است، اقدام وی گویای فقدان خط مشی یکدست در انتخاب خلیفه و نیز اولویت سلایق فردی در این خصوص است، که عملا منشأ موروثی شدن خلافت و تبدیل آن به سلطنت شد. عمر بن خطّاب را به تبعیت از عنوان خلیفگی ابوبکر، خلیفه رسولاللّه نامیدند اما او ترجیح داد که به جای این عبارت طولانی، امیرالمؤمنین خطابش کنند.
این لقب بعدها تا پایان عصر خلافت، رایجترین و مهمترین لقب خلفا بود. در روزگار خلیفه دوم، تغییراتی گسترده در امور مختلف جامعه نوپای اسلامی صورت گرفت که حاکی از توسع معنایی خلافت
بهویژه در بخش دینی آن، بود. مؤید این توسع معنایی گزارشهایی از تغییر برخی سنن پیامبر یا احکام اسلام به دستور خلیفه است
درواقع، وی در مقام خلیفه، حدود اختیاراتش را همسان با اختیارات
درواقع، وی در مقام خلیفه، حدود اختیاراتش را همسان با اختیارات
این نگرش گاه محملی دینی نیز یافت.
چنین نگرشی اگرچه بهتدریج در میان مسلمانان عرب (سایر مسلمانان به دلیل آشنایی دیرینه با مفهوم پادشاهی و اختیارات گسترده آن، این تلقی از خلافت را راحتتر پذیرفتند) پذیرفته شد، اما از همان وقت نگرانیهایی را، حتی در میان عمال حکومت، پدید آورده بود.
گفته شده است که عمر خود نیز بهرغم رویکرد انعطافناپذیرش درباب اقتدار حکومتی و اختیارات وسیع خلیفه، نگران تبدیلشدن آن به مَلِک/ شاه بود.
تعبیر خاص او از نحوه انتخاب ابوبکر به خلافت (فَلتة) و اینکه ابوبکر بدون مشورت مسلمانان بر مسند قدرت نشست
.
و عملکرد متفاوتش در انتخاب جانشین، بر وجود چنین نگرانیهایی صحه میگذارد. بااینحال، این نگرانیها عمدتآ در همان حد باقیماند، زیرا برخی سیاستهای حکومتی وی در نزدیکساختن ساختار خلافت به ساختار حکومتی با مختصات زمامداریهای رایج آن زمان، تأثیراتی جدّی به جاگذاشت، از جمله ترویج پیوسته و جدّی برتری عرب بر دیگر اقوام (اصطلاحآ عجم) که در تعارض آشکار با سیاست ضد نژادی پیامبر اسلام
و عملکرد متفاوتش در انتخاب جانشین، بر وجود چنین نگرانیهایی صحه میگذارد. بااینحال، این نگرانیها عمدتآ در همان حد باقیماند، زیرا برخی سیاستهای حکومتی وی در نزدیکساختن ساختار خلافت به ساختار حکومتی با مختصات زمامداریهای رایج آن زمان، تأثیراتی جدّی به جاگذاشت، از جمله ترویج پیوسته و جدّی برتری عرب بر دیگر اقوام (اصطلاحآ عجم) که در تعارض آشکار با سیاست ضد نژادی پیامبر اسلام
عمر تعیین جانشین خود را به شورایی شش نفره از صحابه پیامبر واگذار
عمر تعیین جانشین خود را به شورایی شش نفره از صحابه پیامبر واگذار
این سخنان توأم با برخی دیدگاههای او در باب خلیفه بعدی،
از تردیدهایش در این خصوص خبر میدهد. با این حال، او سرانجام صلاح را در آن دید که امر خلافت را به شور بگذارد تا مشورت با مؤمنان تحقق یابد. شورای مذکور، نه فقط در عمل
استقلال اجرایی لازم برای تحقق این طرح را نداشت، بلکه به لحاظ ماهیت هم نمیتوانست آزادی عمل چندانی داشته باشد، چون هر شش عضو آن قریشی بودند و از آنجا که ملزم به انتخاب خلیفه از میان خود بودند، چارهای جز تداوم جهتگیری قبیلهای در امر خلافت (با تأکید بر سروری قریش) باقی نمیماند. در عین حال، این شورا اگرچه مسئله جانشینی خلیفه دوم را حل کرد اما به دلیل پدیدآمدن ادعاهای جدید در امر خلافت،
خود به معضِلی جدید بدل شد که دامنه اختلافات میان مسلمانان را گستردهتر کرد
اقدامات عمر
دوران خلافت عمر، پر از حوادث و اتفاقات گوناگون است
اقدامات عمر
دوران خلافت عمر، پر از حوادث و اتفاقات گوناگون است
3. نوع انتخاب و برخورد خلیفه دوم با حکمرانانی که به
3. نوع انتخاب و برخورد خلیفه دوم با حکمرانانی که به
عثمان
عثمان بن عفان در سال ۲۳ به عنوان سومین خلیفه بر مسند
عثمان
عثمان بن عفان در سال ۲۳ به عنوان سومین خلیفه بر مسند
و البته عثمان چندان به این شرایط پایبند نماند. در واقع، بهرغم آنکه تلقی او از مقام خلافت و حدود اختیارات خلیفه، نمونه مشابهی از دو خلیفه پیشین بود،
اما به لحاظ سیاستگذاریهای حکومتی، به نحو بیسابقهای ساختارشکنانه عمل میکرد. گماشتن برخی از راندهشدگان از سوی پیامبر به سمتهای عالی حکومتی، مسلط ساختن بنیامیه بر امور حکومتی و بخششهای بدون ضابطه از بیتالمال به برخی افراد و نیز اقوام امویاش
خلافت وی را در تعارضی آشکار با رویکرد بسیاری از مسلمانان به مسئله حکومت قرار داد
. چنین شیوهای اگرچه عمدتآ چند سال پایانی خلافت عثمان را
. چنین شیوهای اگرچه عمدتآ چند سال پایانی خلافت عثمان را
و عبدالرحمان بن عوف نیز او را عَمید بنیامیه نامیده بود.
برخی رفتارهای اولیه او نیز بر روش متفاوتش گواهی میداد. گفته شده در اولین شب خلافتش، وقتی برای اقامه نماز عشا به مسجد میرفت، گروهی شمع به دست پیشاپیش او حرکت میکردند که گویای شکلگیری نوعی تشریفات است. او همچنین برخلاف دو خلیفه پیشین که هنگام نشستن بر منبر پیامبر همواره پایینتر از جایگاه آن حضرت مینشستند، بر مکان پیامبر جای گرفت.
با گذشت زمان، بنابه روایت یعقوبی،
او خازن بیت المال را خازن خود خواند که این گویای تلقیاش از بیتالمال به عنوان مال شخصی بوده است و بخششهای بیحساب او از بیتالمال به برخی افراد را توجیه میکند. نیز هنگامی که مخالفان و معترضان از او خواستند تا از خلافت کنارهگیری کند، با این استدلال که خلافت را خداوند به وی عطا کرده، نپذیرفت.
این تلقی را در همان زمان عبداللّه بن عمر با تعبیر «لباسی که خدا به تو پوشانده» تأیید کرده بود.
اینکه این دیدگاه و پیامدهای آن در همان هنگام اعتراضات شدیدی
اینکه این دیدگاه و پیامدهای آن در همان هنگام اعتراضات شدیدی
ثروتاندوزی بهویژه با پشتوانه بیتالمال،
انتقادناپذیری و بیاعتنایی به امر به معروف و نهی از منکر،
گرایش بیش از حد به سنّت جاهلیِ قبیلهگرایی به جای ارزشمداری اسلامی از طریق قدرتبخشیدن به امویان در عرصههای مختلف بهطور عام (سطور قبل) و معاویه به طور خاص، و بیاعتنایی به رفتار ظالمانه برخی کارگزارانش با مردم
مهمترین شاخصههایی بودند که خلافت عثمان را با منازعه فراوان مواجه کردند. از اینرو در پی بیاعتنایی خلیفه به اعتراضهای مکرر، مسلمانان خواستار خلع و قصاص وی شدند.
این درخواست اگرچه تا آن زمان بیسابقه بود اما نشان میداد
این درخواست اگرچه تا آن زمان بیسابقه بود اما نشان میداد
حضرت علي
قتل خلیفه سوم در پی شورشی عمومی روی داد
حضرت علي
قتل خلیفه سوم در پی شورشی عمومی روی داد
علی برخلاف تمایلش، در آن اوضاع، که مشاورتش را بیش از
علی برخلاف تمایلش، در آن اوضاع، که مشاورتش را بیش از
براثر اصرار مسلمانان
به این نتیجه رسید که برای رد تقاضای آنان حجتی نزد خداوند ندارد. به ویژه آنکه به زعم وی، محور اصلی حکومت، اقامه حق، کوتاهشدن دست طمع ستمگران و احقاق حق مظلومان بود
و در آن هنگام مردم نیز چنین میخواستند. بیعت با علی (علیهالسلام) در مسجد با حضور عموم مردم و با شرط عمل به کتاب خدا و سنّت پیامبر انجام شد.
او اخذ بیعت اجباری را روا ندانست و بر آن بود که بیعت بر مبنای اختیار است و او موظف به دعوت است و نه اجبار.
اسکافی
از بیعت دیگری خبر داده است، که شیعیان علی (علیهالسلام)، بر مبنای دوستی با دوستان و دشمنی با دشمنان او انجام دادند.
این خبر واضح شدن بیش از پیش مرزهای تشیع در آن روزگار را مینمایاند.
خلافت در روزگار علی نه فقط به دلیل بحرانهای متعدد سیاسی
خلافت در روزگار علی نه فقط به دلیل بحرانهای متعدد سیاسی
بدان تن نداده بود، البته عامل مهمی در این تفاوت رویکرد بود، اما اعتقاد مستحکم وی مبنی بر اینکه او جانشین بلافصل پیامبر در عرصه قدرت سیاسی و نیز وارث حق الهی آن حضرت است، مهمترین عامل این جهتگیری بود.
بر این اساس، او پیشوای برگزیده امت بود و نه صرفآ خلیفه، مفهومی که نظام خلافت هیچ سنخیتی با آن نداشت. بدیهی بود که چنین نگرشی در عرصه حکومت نیز تأثیرات ویژه خود را به جای نهاد. زعامت مذهبی او برخلاف خلفای پیشین، نه اجتهاد آزاد و سلیقهای در جرح و تعدیل احکام قرآن و سنن پیامبر بلکه تداوم مشی هدایتگری وی در چهارچوب رسالت الهیاش و بر مبنای همان اصول بود، بیآنکه خود را در امر تشریع، همشأن پیامبر بینگارد
اهتمام فراوان به آگاهیبخشی چه در عرصه عمومی
و چه در مواجهه
اهتمام فراوان به آگاهیبخشی چه در عرصه عمومی
و چه در مواجهه
خودداری از توسل به حربه نظامی تا حد امکان
مبارزه قاطع با امتیازبندیهای طبقاتی و قبیلهای و نژادیِ شکل گرفته در دوران ۲۵ ساله خلافت و پایبندی کامل به اجرای عدالت
[ بدینترتیب، دغدغه اصلی او در ایام خلافتش انتقال سیره فکری و عملی پیامبر به مردمی بود که اکثریتشان از آن غافل مانده یا با آن بیگانه بودند و بیم آن میرفت که اصل اسلام را به فراموشی بسپارند
در بُعد سیاسی و اقتصادی نیز، پیروی از اصول حکومتی پیامبر اصل انکارناپذیر حکومت او بود که از آن جمله است: خودداری از هرگونه تحمیل و اجبار و سرکوب چه در امر اخذ بیعت چه بعدها در مواجهه با ناکثین (بیعتشکنان) یا حتی بیعتکنندگانی که از اطاعت فرمان او سر باز زدند،
به این سبب، او تعلیم دین را یکی از وظایف اصلی
به این سبب، او تعلیم دین را یکی از وظایف اصلی
و بر آن بود که پرچم ایمان را در میان مردم استوار کند و آنان را بر حدود حلال و حرام آگاه سازد
حتی آن دسته از صحابه پیامبر که در آن زمان زنده بودند نیز، به این واقعیت معترف بودند.
درست به همین سبب، مشی حکومتی علی با مشکلات عدیدهای روبهرو شد که وقوع سه جنگ داخلی طی چهار سال و انشعاب گروهی از مسلمانان ( خوارج) به صورت فرقهای مذهبی، مهمترین آنها بود. بار دیگر شورشی بر ضد خلیفه به وقوع پیوست که مهمترین مطالبه آن عزل خلیفه بود. این بار، شورشیان پیش از هر سخنی با خلیفه پیشاپیش او را عزل کردند ( صفّین ، جنگ) و به جای تحصن در مرکز خلافت، دست به کشتار مردم زدند.
برخلاف عثمان، علی (علیهالسلام) قائل به گفتگو بود. ازاینرو نه تنها بارها آنان را به مذاکره و مصالحه فراخواند بلکه حتی هنگامی که کار به صفآرایی نظامی کشید، پیش از هر اقدامی، طی سخنانی مستدل، آنان را به بازاندیشی در مواضعشان فراخواند،
نتیجه این جنگ (شکست سخت خوارج) میتوانست طغیان خوارج را که پایگاه مردمی نیز نداشتند، برای همیشه خاموش سازد اما تشتت اجتماعی ـ سیاسی حاکم بر جامعه فرصت چندانی برای تداوم اصلاحات امامعلی باقی نگذاشت و او اندکی بعد با توطئه برخی از خوارج به شهادت رسید.
شهادت علی در سال ۴۰ اوضاع بحرانی خلافت را که علاوه
شهادت علی در سال ۴۰ اوضاع بحرانی خلافت را که علاوه
انتخاب حسن به خلافت از توفیق علی در انتقال بخشی از باورهایش به مسلمانان خبر میداد، بهویژه آنکه با او نیز براساس عمل کردن به کتاب خدا و سنّت پیامبر بیعت شد
و او بعدها در یکی از خطبههایش، ضمن تفکیک آشکار خلافت از ملوکیت، بر تطابق عمل خلیفه با مبنای یاد شده، توأم با دوری از ستم تأکید کرد.
اشاره به مُلوکیت، علاوه بر جهتگیری خلافت طی سالیان به سوی
اشاره به مُلوکیت، علاوه بر جهتگیری خلافت طی سالیان به سوی
دستگاه فرمانروایی معاویة بن ابیسفیان در شام با دستگاه خلافت پهلو
دستگاه فرمانروایی معاویة بن ابیسفیان در شام با دستگاه خلافت پهلو
حسن نیز به تقابل با معاویه دست زد، ولی اوضاع بغرنج آن دوره برای امام حسن راهی جز مصالحه باقی نگذاشت. بنابراین وی پس از شش ماه خلافت، در حالی که رسم خلیفهکشی او را نیز در معرض سوءقصد قرار داد، از خلافت کنارهگیری و با معاویه صلح کرد. بنابه روایت بلاذری،
یکی از شروط امام حسن در صلحنامه، خودداری معاویه از تعیین جانشین و واگذاری آن به مسلمانان بوده است.
نیز گفته شده است که امام با پیشنهاد معاویه مبنی بر احراز مقام خلافت پس از معاویه مخالفت کرد.
این دو موضعگیری از نگرانی امام از اقدام بعدی معاویه در جهت تحقق سلطنت موروثی و تلاش آن حضرت برای ممانعت از این اقدام خبر میدهد.
این نگرانی، خیلی زود تأیید شد، چه معاویه در همان روز انعقاد قرارداد صلح، در یک سخنرانی بر اینکه تمام تلاشهایش برای کسب قدرت بوده است تصریح کرد.
امام حسن
امام حسن آخرین خلیفه از اولین دوره خلافت اسلامی و
امام حسن
امام حسن آخرین خلیفه از اولین دوره خلافت اسلامی و
حاصلِ برخورداری از ویژگیهایی چون تعلق به حلقه صحابه ممتاز پیامبر (عشره مُبَشَّره)، خویشاوندی نَسَبی یا سببی با پیامبر، فضل تقدم در اسلام و یاری پیامبر و آرمان الهیاش، و بالاخره سیره عملی (در این مورد، خلیفه سوم را باید مستثنا کرد) بود که نه تنها تفاوت معناداری میان آنان و خلفای بعدی پدید آورد، بلکه به شاخصی برای ارزیابی عملکرد صاحبان قدرت در جامعه اسلامی بدل شد.
با این همه، محور این شاخص مشی حکومتی آنان بود که
با این همه، محور این شاخص مشی حکومتی آنان بود که
قریشی بودن خلیفه، نقش بیعت به عنوان وسیلهای برای اثبات خلافت یا اظهار وفاداری و موافقت،
ضرورت اطاعت از حاکم با هدف حفظ جماعت امت و نهی از خروج،
ممکن بودن یا نبودن خلع خلیفه،
جهاد با بُغات
و نظایر آن، همگی برگرفته از نحوه انتصاب این خلفا و عملکردشان بود که به عنوان الگوی حکومتی مطلوب به آنها استناد میشد.
منابع
کتاب: (دیوان الامام علی). چاپ دار مکتبة الهلال، بیروت، لبنان، چاپ سوم،:
منابع
کتاب: (دیوان الامام علی). چاپ دار مکتبة الهلال، بیروت، لبنان، چاپ سوم،:
محمد، رضا، (الامام علی بن ابی طالب کرم الله وجهه، رابع الخلفاء الراشدین). چاپ یاز دهم، بیرون، لبنان،: سال انتشار ۱۹۹۸ میلادی.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شیعه در عصر خلفای راشدین»
سایت https://article.tebyan.net
تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، دکتر ولایتی
http://wikifeqh.ir
بنیاد دایرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خلافت»